معرفی وبلاگ
با سلام.امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد. اللهم عجل الولیک الفرج اگر ندانید به کجا می روید چگونه توقع دارید به آن برسید. یاحق
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 55652
تعداد نوشته ها : 20
تعداد نظرات : 4

VaSvA3.CoM

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

انتظار تا کی؟

Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

قيامت بي حسين غوغا ندارد"شفاعت بي حسين معنا ندارد"حسيني باش كه در محشر نگويند"چرا پرونده ات امضاء ندارد
------------------


عالم همه قطره و درياست حسين ، خوبان همه بنده و مولاست حسين ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خويش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسين
------------------


عالم همه محو گل رخسار حسين است ، ذرات جهان درعجب از كار حسين است . داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش ، يعني كه خداي تو عزادار حسين است
------------------


آبروي حسين به كهكشان مي ارزد ، يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد ، گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست ، گفتا كه حسين بيش از آن مي ارزد
------------------


ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسيدن ماه محرم را به عزادارن راستينش تسليت عرض ميكنم
------------------


اي وجودت عشق را معناي حسين عالمي يك قطره تو دريا حسين فرا رسيدن ماه محرم را به تمامي مسلمانان جهان تسليت مي گم
------------------


پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است.گفتم: كه چيست محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است
------------------


السلام عليكم يااباصالح المهدى (عج)السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده(ياصاحب الزمان آجرك الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسين تسليت عرض مينمايم)
------------------


اردوي محرم به دلم خيمه به پا كرد
دل را حرم و بارگه خون خدا كرد

دسته ها : مذهبی - محرم - ادبی
يکشنبه 6 9 1390 21:13

باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتماست

باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظماست

اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو
كار جهان و خلق جهان جمله درهماست

گويا طلوع ميكند از مغرب آفتاب
كاشوب در تمامي ذرات عالم است

گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام كه نامش محرم است

در بارگاه قدس كه جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانويغم است

جن و ملك بر آدميان نوحه مي كنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدماست

خورشيد آسمان و زمين، نور مشرقين
پرورده ي كنار رسول خدا، حسين

* * *
كشتي شكست خورده ي طوفان كربلا
در خاك و خون طپيده ميدان كربلا

گر چشمروزگار به رو زار مي گريست
خون مي گذشت از سر ايوان كربلا

نگرفت دست دهر گلابيبه غير اشك
زآن گل كه شد شكفته به بستان كربلا
از آب هم مضايقه كردندكوفيان
خوش داشتند حرمت مهمان كربلا

بودند ديو و دد همه سيراب ومي مكند
خاتم ز قحط آب سليمان كربلا

زان تشنگان هنوز به عيوق مي رسد
فريادالعطش ز بيابان كربلا

آه از دمي كه لشگر اعدا نكرد شرم
كردند رو به خيمه يسلطان كربلا

آن دم فلك بر آتش غيرت سپند شد
كز خوف خصم در حرم افغان بلندشد

* * *
كاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي
وين خرگه بلند ستون  بيستونشدي

كاش آن زمان درآمدي از كوه تا به كوه
سيل سيه كه روي زمين قيرگونشدي

كاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بيت
يك شعله ي برق خرمن گردون دونشدي

كاش آن زمان كه اين حركت كرد آسمان
سيماب وار گوي زمين بي سكون شدي

كاشآن زمان كه پيكر او شد درون خاك
جان جهانيان همه از تن برون شدي

كاش آن زمانكه كشتي آل نبي شكست
عالم تمام غرقه درياي خون شدي

آن انتقام گر نفتادي به روزحشر
با اين عمل معامله ي دهر چون شدي

آل نبي چو دست تظلم  برآورند
اركان عرشرا به تلاطم درآورند

* * *
برخوان غم چو عالميان را صلا زدند
اول صلا بهسلسله ي انبيا زد

نوبت به اوليا چو رسيد آسمان طپيد
زان ضربتي كه بر سر شيرخدا زدند

آن در كه جبرئيل امين بود خادمش
اهل ستم به پهلوي خيرالنسازدند

بس آتشي ز اخگر الماس ريزه ها
افروختند و در حسن مجتبي زدند

وانگهسرادقي كه ملك مجرمش نبود
كندند از مدينه و در كربلا زدند

وز تيشه ي ستيزه درآن دشت كوفيان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتي كزان جگر مصطفيدريد
بر حلق تشنه ي خلف مرتضي زدند

اهل حرم دريده گريبان، گشوده مو
فرياد بردر ِ  حرم كبريا زدند

روح الامين نهاده به زانو سر حجاب
تاريك شد ز ديدن آن چشمآفتاب

* * *
چون خون ز حلق تشنه ي او بر زمين رسيد
جوش از زمين به ذروه عرشبرين رسيد

نزديك شد كه خانه ي ايمان شود خراب
از بس شكست ها كه به اركان دينرسيد

نخل بلند او چو خسان بر زمين زدند
طوفان به آسمان ز غبار زمينرسيد

باد آن غبار چون به مزار نبي رساند
گرد از مدينه بر فلك هفتمينرسيد

يكباره جامه در خم گردون به نيل زد
چون اين خبر به عيسي گردون نشينرسيد

پر شد فلك ز غلغله چون نوبت خروش
از انبيا به حضرت روح الامينرسيد

كرد اين خيال وهم غلط كار كان غبار
تا دامن جلال جهان آفرينرسيد

هست از ملال گرچه بري ذات ذوالجلال
او در دلست و هيچ دلي نيستبي ملال

* * *
ترسم جزاي قاتل او چون رقم زنند
يك باره بر جريده ي رحمت قلمزنند

ترسم كزين گناه شفيعان روز حشر
دارند شرم  كز گنه خلق دم زنند

دستعتاب حق به در آيد ز آستين
چون اهل بيت دست در اهل ستم زنند

آه از دمي كه باكفن خون چكان ز خاك
آل علي چو شعله ي آتش علم زنند

فرياد از آن زمان كه جواناناهل بيت
گلگون كفن به عرصه ي محشر قدم زنند

جمعي كه زد به هم صفشان شوركربلا
در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع كنند باز
آنناكسان كه تيغ به صيد حرم زنند

پس بر سنان كنند سري را كه جبرئيل
شويد غبارگيسويش از آب سلسبيل

* * *
روزي كه شد به نيزه سر آن بزرگوار
خورشيد سربرهنه برآمد ز كوهسار

موجي به جنبش آمد و برخاست كوه
ابري به بارش آمد وبگريست زار زار

گفتي تمام زلزله شد خاك مطمئن
گفتي فتاد از حركت چرخبي‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد كه چرخ پير
افتاد در گمان كه قيامت شدآشكار

آن خيمه‌اي كه گيسوي حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حبابوار

جمعي كه پاس محملشان داشت جبرئيل
گشتند بي‌عماري محمل شتر سوار

با آنكه سر زد آن عمل از امت نبي
روح‌الامين ز روح نبي گشت شرمسار

وانگه ز كوفهخيل الم رو به شام كرد
نوعي كه عقل گفت قيامت قيام كرد

* * *
بر حربگاهچون ره آن كاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغلهدر شش جهت فكند
هم گريه بر ملائك هفت آسمان فتاد

هرجا كه بود آهويي از دشت پاكشيد
هرجا كه بود طايري از آشيان فتاد

شد وحشتي كه شور قيامت به باد رفت
چونچشم اهل بيت بر آن كشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم كار كرد
بر زخم هاي كاريتيغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
بر پيكر شريف امام زمانفتاد

بي اختيار نعره ي هذا حسين زود
سر زد چنانكه آتش ازو در جهان فتاد

پسبا زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدينه كرد كه يا ايهاالرسول

* * *
اينكشته ي فتاده به هامون حسين توست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست

ايننخل تر كز آتش جانسوز تشنگي
دود از زمين رسانده به گردون حسين توست

اين ماهيفتاده به درياي خون كه هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست

اين غرقهمحيط شهادت كه روي دشت
از موج خون او شده گلگون حسين توست

اين خشك لب فتادهدور از لب فرات
كز خون او زمين شده جيحون حسين توست

اين شاه كم سپاه كه باخيل اشگ و آه
خرگاه زين جهان زده بيرون حسين توست

اين قالب طپان كه چنينمانده بر زمين
شاه شهيد ناشده مدفون حسين توست

چون روي در بقيع به زهرا خطابكرد
وحش زمين و مرغ هوا را كباب كرد

* * *
كاي مونس شكسته دلان حال ماببين
ما را غريب و بيكس و بي آشنا ببين

اولاد خويش را كه شفيعان محشرند
درورطه ي عقوبت اهل جفا ببين

در خلد بر حجاب دو كون آستين فشان
واندر جهان مصيبتما بر ملا ببين

ني ورا چو ابر خروشان به كربلا
طغيان سيل فتنه و موج بلاببين

تن هاي كشتگان همه در خاك و خون نگر
سرهاي سروران همه بر نيزه هاببين

آن سر كه بود بر سر دوش نبي مدام
يك نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين

آنتن كه بود پرورشش در كنار تو
غلطان به خاك معركه ي كربلا ببين

يا بضعةالرسول زابن زياد داد
كو خاك اهل بيت رسالت به باد داد

* * *
خاموش محتشم كه دلسنگ آب شد
بنياد صبر و خانه ي طاقت خراب شد

خاموش محتشم كه ازين حرفسوزناك
مرغ هوا و ماهي دريا كباب شد

خاموش محتشم كه ازين شعر خونچكان
درديده ي اشگ مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم كه ازين نظم گريه خيز
روي زمين بهاشگ جگرگون كباب شد

خاموش محتشم كه فلك بس كه خون گريست
دريا هزار مرتبهگلگون حباب شد

خاموش محتشم كه بسوز تو آفتاب
از آه سرد ماتميان ماهتابشد

خاموش محتشم كه ز ذكر غم حسين
جبريل را ز روي پيامبر حجاب شد

تا چرخسفله بود خطايي چنين نكرد
بر هيچ آفريده جفايي چنين نكرد

* * *
اي چرخغافلي كه چه بيداد كرده اي
وز كين چه ها درين ستم آباد كرده اي

بر طعنت اين بساست كه با عترت رسول
بيداد كرده خصم و تو امداد كرده اي

اي زاده زياد نكرده استهيچ گه
نمرود اين عمل كه تو شداد كرده اي

كام يزيد داده اي از كشتنحسين
بنگر كه را به قتل كه دلشاد كرده اي

بهر خسي كه بار درخت شقاوتست
درباغ دين چه با گل و شمشاد كرده اي

با دشمنان دين نتوان كرد آن چه تو
با مصطفيو حيدر و اولاد كرده اي

حلقي كه سوده لعل لب خود نبي بر آن
آزرده اش به خنجربيداد كرده اي

ترسم تو را دمي كه به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشردرآورند
محتشم كاشاني

دسته ها : مذهبی - امام حسین
يکشنبه 6 9 1390 21:1

اسامي قاتلان شهداي كربلااز آل ابي طالب تا آنجا كه در تاريخ آمده، به اين ترتيب است: (اول اسم شهدا آمده و سپس اسامي قاتلان)

1- امام حسين(ع): شمربن ذي‏الجوشن، سنان بن انس نخعي، حصين بن تميم، خولي بن يزيد و زرعه بن شريك.

2- علي اكبر(ع) پسر امام حسين(ع): مرة بن منقذ و هميارانش.

3- عبدالله بن حسين پسر شيرخوار امام حسين كه معروف به علي اصغر است: حرملة بن كاهل اسدي.

4- عبدالله بن علي پسر امير المؤمنين(ع): هاني بن ثبيت حضرمي.

5- ابوالفضل العباس بن اميرالمؤمنين: يزيد بن رقاد و حكيم بن طفيل.

6- جعفربن اميرالمؤمنين(ع): هاني بن ثبيت حضرمي.

7- عثمان بن اميرالمؤمنين(ع): خولي بن يزيد و اباني داري.

8- محمدبن اميرالمؤمنين(ع): اباني داري.

9- ابوبكر بن حسن بن علي(ع): عبداله بن عقبه غنوي.

10- عبد الله بن حسن بن علي(عِ: حرملة بن كاهل اسدي.

11- قاسم بن حسن بن علي(ع): عمربن سعد بن نفيل ازدي.

12- عون بن عبدالله بن جعفر طيار: عبدالله بن قطبه بهاني.

13- محمدبن عبدالله جعفرطيار: عامربن نهشل تميمي.

14 جعفربن عقيل بن ابي طالب: بشر همداني.

15- عبدالرحمن بن عقيل بن ابي طالب: عثمان بن خالد جهني.

16- عبدالله بن مسلم بن عقيل بن ابي طالب: عامربن صعصعه.

17- ابوعبيدالله بن مسلم بن عقيل بن ابي طالب: عمروبن صبيح صيدادي.

18- محمدبن ابي سعيد بن عقيل بن ابي طالب: لقيط بن ناشر جهني.

اين تعداد از شهداي كربلا از خاندان ابي طالب هستند و از آن‏جا كه آل ابي طالب و آل علي مقام ولايي در بين مسلمانان داشتند اسامي قاتلان شهداي كربلا از اين خاندان در تاريخ ضبط شده است ولي بيشتر شهداي كربلا قاتلانشان ضبط نشده است.

19- سليمان، آزاد شده امام حسين(ع): سليمان بن عوف حضرمي.

20- مسلم بن عوسجه اسدي: عبدالله ضبابي، عبدالله بن خشكاره و مسلم بن عبدالله ضبابي.

21- زهير بن قين: كثير بن عبدالله و مهاجربن اوس تميمي.

22- حبيب بن مظاهر اسدي: حصين بن نمير، بديل بن صريم و يك مرد تميمي.

23- حربن يزيد رياحي: ايوب بن مسرح و همدستانش.

24- بريربن خضير همداني: بحيربن اوس ضبي.

25- همسر وهب بن عبدالله بن حباب كلبي: غلام شمربن ذي الجوشن.

26- عميربن عبدالله مذحجي: مسلم ضبابي و عبدالله بجلي.

27- هلال بن نافع: شمر بن ذي الجوشن.

28- ابوعمرو نهشلي: عامربن نهشل ثعلبي

(بحارالانوار، ج 45، ص 65 تا ص 73. در اين صفحات زيارت ناحيه مقدسه آمده است و بيشتر شهداي كربلا در اين زيارت نام برده شده است. و از ص 1 تا ص 64 شهداي ديگري نيز ذكر شده و برخي از قاتلان هم آمده است. و در همين جلد 45 ماجراي مختار و انتقام از قاتلان شهداي كربلا هم آمده است).

دسته ها : مذهبی - امام حسین
يکشنبه 6 9 1390 20:55
X